جنبه های ارائه این (مانند تورفتگی، شکسته شدن خط، ب برنامه نویسی بلوکی رجسته کردن رنگ و غیره) اغلب توسط ویرایشگر کد منبع انجام می شود، اما جنبه های محتوا نشان دهنده استعداد و مهارت های برنامه نویس است.
زبان های برنامه نویسی بصری مختلف نیز با هدف برنامه نویسی بلوکی رفع نگرانی های مربوط به خوانایی با اتخاذ رویکردهای غیر سنتی برای ساختار و نمایش کد توسعه داده شده اند. محیط های توسعه یکپارچه (IDE) با هدف ادغام تمام این کمک ها هستند. تکنیک هایی مانند بازآفرینی کد می توانند خوانایی را افزایش دهند.
پیچیدگی الگوریتمی
رشته آکادمیک و تمرین مهندسی برنامه نویسی کامپیوتر، برنامه نویسی بلوکی هر دو عمدتاً به کشف و پیاده سازی کارآمدترین الگوریتم ها برای یک کلاس معین از مسائل مربوط می شوند. برای این منظور، الگوریتمها با استفاده از نماد Big O به ترتیبی طبقهبندی میشوند که استفاده از منابع مانند زمان اجرا یا مصرف حافظه را بر حسب اندازه ورودی بیان میکند. برنامه نویسان خبره با انواع الگوریتم های به خوبی تثبیت شده و پیچیدگی های مربوط به آنها آشنا هستند و از این دانش برای انتخاب الگوریتم هایی استفاده می کنند که به بهترین وجه مناسب شرایط هستند.
روش شناسی ها
اولین گام در اکثر فرآیندهای رسمی توسعه نرم افزار، تجزیه برنامه نویسی بلوکی و تحلیل نیازمندی ها است و به دنبال آن آزمایش برای تعیین مدل سازی ارزش، پیاده سازی و حذف شکست (اشکال زدایی) انجام می شود. برای هر یک از این وظایف، رویکردهای متفاوتی وجود دارد. یکی از رویکردهای رایج برای تحلیل نیازمندی ها، تحلیل Use Case است. بسیاری از برنامه نویسان از اشکال توسعه نرم افزار Agile استفاده می کنند که در آن مراحل مختلف توسعه نرم افزار رسمی بیشتر با هم در چرخه های کوتاهی که چند هفته طول می کشد به جای سال ها یکپارچه می شوند. برنامه نویسی بلوکی رویکردهای زیادی برای فرآیند توسعه نرم افزار وجود دارد.
تکنیک های مدل سازی محبوب عبارتند از: تحلیل و طراحی شی گرا (OOAD) و معماری مدل محور (MDA). زبان مدلسازی یکپارچه (UML) نمادی است که برای هر دو OOAD و MDA استفاده می شود.
تکنیک مشابهی که برای طراحی پایگاه داده استفاده میشود، مدلسازی نهادی-رابطه (ER Modeling) است.
تکنیک های پیاده سازی شامل زبان های امری (شی گرا یا رویه ای)، برنامه نویسی بلوکی زبان های تابعی و زبان های منطقی است.
اندازه گیری استفاده از زبان
تعیین محبوب ترین زبان های برنامه نویسی مدرن بسیار دشوار است. روشهای اندازهگیری محبوبیت زبان برنامهنویسی عبارتند از: شمارش تعداد آگهیهای شغلی که به آن زبان اشاره میکنند، [20] تعداد کتابهای فروخته شده و دورههای آموزش زبان (این امر اهمیت زبانهای جدیدتر را بیش از حد برآورد میکند)، و تخمین تعداد خطوط موجود. کد نوشته شده در زبان (این تعداد کاربران زبان های تجاری مانند COBOL را دست کم می گیرد).
برخی از زبان ها برای انواع خاصی از برنامه ها بسیار محبوب هستند، در حالی که برخی از زبان ها به طور منظم برای نوشتن انواع مختلف برنامه ها استفاده می شوند. به عنوان مثال، COBOL هنوز در مراکز داده شرکتی قوی است[21] اغلب در رایانه های بزرگ بزرگ، Fortran در برنامه های مهندسی، زبان های برنامه نویسی در توسعه وب، و C در نرم افزارهای جاسازی شده است. بسیاری از برنامه ها از ترکیبی از چندین زبان در برنامه نویسی بلوکی ساخت و استفاده خود استفاده می کنند. زبانهای جدید عموماً حول سینتکس یک زبان قبلی با قابلیتهای جدید اضافه شده طراحی میشوند (به عنوان مثال C++ شی گرایی را به C اضافه میکند و جاوا مدیریت حافظه و بایت کد را به C++ اضافه میکند، اما د آموزش برنامه نویسی کودکان و نوجوانان ر نتیجه کارایی و توانایی کم را از دست میدهد. دستکاری سطح).
اشکال زدایی
مقاله اصلی: اشکال زدایی
اولین باگ واقعی شناخته شده که باعث ایجاد مشکل در یک برنامه نویسی بلوکی کامپیوتر شد، یک شب پره بود که در یک کامپیوتر مرکزی هاروارد به دام افتاده بود که در یک دفترچه ثبت نام در تاریخ 9 سپتامبر 1947 ثبت شد.[22] زمانی که این حشره پیدا شد، "اشکال" یک اصطلاح رایج برای نقص نرم افزاری بود.
اشکال زدایی یک کار بسیار مهم در فرآیند توسعه نرم افزار است زیرا وجود نقص در یک برنامه می تواند عواقب قابل توجهی برای کاربران آن داشته باشد. برخی از زبان ها بیشتر مستعد برخی از اشکالات هستند، زیرا مشخصات آنها نیازی به کامپایلرها ندارد که به اندازه زبان های دیگر بررسی کنند. استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل کد استاتیک می تواند به شناسایی برخی مشکلات احتمالی کمک کند. معمولاً اولین قدم در اشکال زدایی، تلاش برای بازتولید مشکل است. این می تواند یک کار غیر ضروری باشد، به عنوان مثال در مورد فرآیندهای موازی یا برخی از اشکالات نرم افزاری غیر معمول. همچنین، محیط کاربری خاص و سابقه استفاده می تواند بازتولید مشکل را دشوار کند.
پس از بازتولید اشکال، ممکن است لازم باشد ورودی برنام برنامه نویسی بلوکی ه ساده شود تا اشکال زدایی آسانتر شود. به عنوان مثال، هنگامی که یک اشکال در یک کامپایلر میتواند هنگام تجزیه برخی از فایلهای منبع بزرگ باعث خرابی آن شود، سادهسازی مورد آزمایشی که تنها چند خط از فایل منبع اصلی ایجاد میکند میتواند برای بازتولید همان خرابی کافی باشد. آزمایش و خطا/تقسیم و غلبه مورد نیاز است: برنامه نویس سعی می کند برخی از قسمت های مورد آزمایشی اصلی را حذف کند و بررسی کند که آیا مشکل همچنان وجود دارد یا خیر. هنگام اشکال زدایی مشکل در یک رابط کاربر Block programming ی گرافیکی، برنامه نویس می تواند سعی کند برخی از تعاملات کاربر را از شرح مشکل اصلی رد کند.
- ۰ ۰
- ۰ نظر