افراد مبتدی را تحت تأثیر قرار دهند. تجزیه آموزش برنامه نویسی مشکل به قطعات کوچکتر تک مفهومی می تواند بار شناختی را به چیزی قابل کنترل کاهش دهد.
به عنوان مثال، تعداد فزاینده ای از مربیان، مسائل پارسونز را در کارنامه آموزشی خود گنجانده اند [20، 27]. به جای نوشتن برنامه ها از ابتدا، به زبان آموزان خطوط کدی که برای حل یک مشکل نیاز دارند، داده می شود، اما به ترتیب درهم. مرتب کردن مجدد آنها برای حل صحیح مشکل به آنها اجازه می دهد تا بدون صرف انرژی ذهنی برای یادآوری نحو یا ویژگی های عملکردهای کتابخانه، بر تسلط بر جریان کنترل تمرکز کنند. آنها همچنین توسط زبان آموزان دوست دارند. اریکسون و همکاران [28] دریافتند که دانشآموزان بیشتر از سؤالات چند گزینهای نزدیک در یک کتاب الکترونیکی سعی در مسائل پارسونز دارند.
قابل اعتماد و متخصص:
10 نکته ارائه شده در اینجا توسط تحقیقات علمی پشتیبانی می شود. مانند هر تحقیقی که شامل شرکت کنندگان انسانی است، مطالعات مربوط به آموزش محاسبات لزوماً باید با واجد شرایط محافظت شود. با این حال، ما چیزهای زیادی می دانیم و هر سال بیشتر یاد می گیریم.
مکان هایی مانند SIGCSE (سمپوزیوم فنی آموزش برنامه نویسی در آموزش علوم کامپیوتر(کنفرانس نوآوری و فناوری در آموزش علوم کامپیوتر، و ICER (محاسبات بین المللی) کنفرانس تحقیقاتی آموزش تعداد فزاینده ای از مطالعات دقیق و روشنگر را با کاربرد عملی فوری ارائه می دهد. کار آینده ممکن است برخی از 10 نکته ما را وارونه یا واجد شرایط کند، اما آنها مبنای محکمی برای هر تلاش آموزشی با بهترین دانش فعلی ما هستند.
ما یک مشاهده نهایی را ارائه می دهیم: عنصر انسانی را فراموش نکنید. برنامه نویسان به دلیل تحقیر کردن ابزارهای برنامه نویسی خاص (مثلاً ریختن تحقیر در صفحات گسترده) یا نگهبانی از دروازه (مثلاً بیان می کنند که اگر جوان شروع نکرده باشید نمی توانید برنامه نویسی را یاد بگیرید) شهرت دارند.
اگر به کسی برنامهنویسی را آموزش میدهید، آخرین کاری که میخواهید انجام دهید این است که به او این احساس را بدهید که نمیتواند موفق شود یا هر مهارتی که دارد (مهم نیست چه زمانی و چگونه به دست آورده است) بیارزش است. به یادگیرندگان خود این احساس را بدهید که می توانند یک برنامه نویس باشند و ممکن آموزش برنامه نویسی است تبدیل به یک برنامه نویس شوند. من برای اولین بار حدود 20 سال پیش در مورد کدنویسی و علوم کامپیوتر (CS) در کالج یاد گرفتم. با نگاهی به گذشته، تغییرات زیادی در مفاهیم اساسی یا شیوه های اصلی در CS ایجاد نشده است. چیزی که تغییر کرده این است که چه کسی می تواند آن را تدریس کند و در کجا می تواند در برنامه درسی زندگی کند - امروزه مربیان در هر موضوعی می توانند کدنویسی را آموزش دهند.
به عنوان مثال، یک معلم هنرهای زبان انگلیسی ممکن است درسی را تدریس کند که به دانش آموزان کمک می کند تا بین کدنویسی با نحو مناسب و نوشتن با دستور زبان صحیح ارتباط برقرار کنند. یک معلم ابتدایی ممکن است پروژهای را راهاندازی کند که در آن یک ربات برنامهریزیشده روی نقشه طبقه سفر میکند تا دانشآموزان بتوانند نحوه ارتباط زندگیشان با جامعه وسیعتر و دنیای بزرگتر را درک کنند.
بسیاری از معلمان به دنبال روش های خلاقانه و کاربردی برای آموزش کدنویسی و برنامه نویسی هستند. اگرچه این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما تفاوت هایی بین آنها وجود دارد. کدنویسی عبارت است از تایپ و آزمایش – نوشتن کد – و یک کدنویس فهرستی از الزامات را به یک زبان برنامه نویسی مانند جاوا، پایتون، سی پلاس پلاس و غیره ترجمه آموزش برنامه نویسی می کند. ، راه حل را کدگذاری کنید و سپس راه حل را آزمایش کنید. این فرآیند به برنامه نویس نیاز دارد که الگوریتم ها و ساختارهای داده را در میان چیزهای دیگر درک کند.
معلمانی که دانشآموزان را در این مجموعه از مهارتها آماده میکنند، باید آنها را در اصول پایه قرار دهند و باید از فناوری edtech مناسب همراه با شیوههای آموزشی خوب استفاده کنند. در اینجا نحوه شروع در سه مرحله آورده شده است.مرحله 1: دانش آموزان را در مفاهیم اصلی کدگذاری مستقر کنید
هر زبان - گفتاری یا نوشتاری - دارای یک دستور زبان است، مجموعه ای از اصول که پارامترهایی را برای ساخت یک جمله یا جملات متوالی تعریف می کند. به طور مشابه، کدنویسی به کدنویس ها آموزش برنامه نویسی نیاز دارد که بتوانند مفاهیم اساسی کدگذاری را با استفاده از نحو مناسب (گرامر) درک و پیاده سازی کنند. این یک الزام است، بدون توجه به زبان برنامه نویسی.
- ۰ ۰
- ۰ نظر